شرح: برادر ناتنی من بازی دارد. او همیشه به من ضربه می زند، اما من از آن خوشم نمی آید. همه چیز سرگرم کننده و بازی است تا زمانی که او بیش از حد پیش برود. من برای پیشرفت های او پایین نیستم، اما وقتی او شروع به انگشت زدن من می کند، نمی توانم کمک کنم که پیاده شوم.